راهبرد آمریکایی برای کردستان عراق(3)
راهبرد آمریکایی برای کردستان عراق(3)
مترجم: مهدي كاظمي
منبع: سایت باشگاه اندیشه
روابط ایالات متحده و کردها، پس از تهاجم به عراق
ایالات متحده در تلاش برای کاهش نفوذ ایران در عراق، تضعیف روابط ایران با کردها را هم در دستور کار قرار داده است. برای مثال، در ژانویه سال 2007، نیروهای آمریکایی با استفاده از بالگردهای نظامی، طی یک عملیات نظامی تمام عیار، کنسولگری ایران در شهر اربیل را اشغال کرده و پنج کارمند ایرانی آن را ربودند. پس از آن، در 20 سپتامبر 2007 نیز ارتش ایالات متحده یک نماینده تجاری و اقتصادی ایران را با اتهام قاچاق سلاح به داخل خاک عراق – برای استفاده علیه نظامیان آمریکایی – بازداشت کرد. علی رغم محکومیت این اقدامات از سوی مقامات کردستان، حوادث مذکور به روابط ایران و کردها آسیب وارد ساخته است.
در پی بروز این تحولات، به عنوان یک اقدام اعتراض آمیز علیه بازداشت مقامات و شهروندان ایرانی توسط نیروهای ایالات متحده، ایران مرز اصلی خود با دولت منطقه ای کردستان را موقتاً مسدود نمود. آن طور که "هوشیار زیباری"، وزیر خارجه عراق عنوان کرد، «ایران برای بازداشت یک شهروند ایرانی توسط نیروهای آمریکایی، منطقه کردستان را تنبیه می کند.» انسداد مرزهای ایران و کردستان تأثیرات منفی جدی را روی اقتصاد دولت منطقه ای کردستان داشته و باعث از دست رفتن هزاران دلار مبادله میان دو طرف در هر روز شده است. به علاوه، این فکر در میان کردها قوت گرفته است که ایران برای نشان دادن میزان نفوذ و قدرت خود در مقابل دولت منطقه ای کردستان و اعمال فشار بر آن، دست گروه "انصار الاسلام" را برای فعالیت در امتداد مرزها باز گذاشته است. (52)
رویداد مهم دیگری که در ایجاد و گسترش شکاف و اختلاف میان ایران و دولت منطقه ای کردستان دخالت داشت، عبارت بود از گلوله باران مناطقی از کردستان عراق – که تروریست های موسوم به "پژاک" در آنها استقرار داشتند – توسط نیروهای نظامی ایران در آگوست 2007، که به مدت چندین هفته ادامه داشت. (53) این حملات با اعتراض زیباری (54)، دولت منطقه ای کردستان (55)، و پارلمان منطقه ای کردستان روبرو شد. دولت منطقه ای کردستان، نشست ویژه ای را در روز 28 آگوست 2007 برگزار کرد و خواستار آن شد که دولت عراق، سازمان ملل متحد، و نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده، ایران را برای توقف حملات تحت فشار قرار دهند. (56) ایران نیز در مقابل از زبان ژنرال "یحیی رحیم صفوی" بر ادامه گلوله باران مناطق مذکور تأکید کرد.
واکنش ایالات متحده در قبال این تحولات دارای تناقض بود: دولت بوش به دلیل کینه شدید نسبت به ایران، و اثبات مداخله تهران در امور داخلی عراق، در این مورد سکوت اختیار کرد. بازداشت دیپلمات ها و نماینده تجاری ایران در داخل کردستان عراق، اقدامات نظامی ایران در قبال تروریست های پژاک، انسداد مرزها توسط دولت ایران، سکوت ایالات متحده در مقابل این تحولات، و شکست نیروهای اشغالگر آمریکایی برای گرفتن مسئولیت دفاع از کردها، همگی نشان از عزم و راهبرد ایالات متحده برای ایجاد شکاف و اختلاف میان کردها و ایرانی ها دارد.
اختلافات موجود میان کردها و ایالات متحده، از برخورد منافع هر یک از آنها در منطقه نیز ناشی می شود. از یک طرف، دولت منطقه ای کردستان یک سیاست حفظ موازنه در روابط خود با ایران و ایالات متحده را دنبال می کند. از طرف دیگر، ایالات متحده نیز راهبرد حفظ روابط گرم و نزدیک با متحد ناتویی خود یعنی ترکیه را پی می گیرد. لیکن، از هنگامی که تنش ها میان ایران و ایالات متحده بالا گرفته، ترکیه نیز به اتخاذ موضعی به شدت خصمانه در قبال کردها اقدام نموده، که این امر یک مانع جدی بر سر راه تحکیم روابط ایالات متحده با کردها به حساب می آید.
اقدام دیگری که در دستور کار ایالات متحده قرار گرفت و مانع از تحکیم روابط آنها با کردها شد، سیاست تمرکزگرایی مجدد واشنگتن بود. مشارکت اهل تسنن همراه با ظهور و تقویت شیعیان طرفدار تمرکز، نیروهای قدرتمندی را در درون ائتلاف عراق متحد ایجاد کرد و امید جدیدی برای تأسیس یک دولت نیرومند مرکزی را در واشنگتن ایجاد نمود. در واقع این سیاست هم در راستای توجیه مشارکت اهل تسنن بود و هم یک تلاش برای اجتناب از جنگ داخلی در عراق – که به مهم ترین مشکل ایالات متحده تبدیل شده بود - به حساب می آمد. همان طور که "زلمای خلیل زاد"، سفیر وقت ایالات متحده در عراق روی نقش سنی ها تأکید داشت (57)، ایالات متحده بطور کلی از هرگونه تلاشی برای رسیدگی به نگرانی ها و ملاحظات مشروع آنها حمایت می کرد. (58) خلیل زاد همچنین به رهبران عراقی اصرار می کرد «در مقابل هر توافقی که حمایت بیشتر اعراب سنی را در پی دارد، تسلیم شوند و مقاومت نکنند.» (59) یکی از قابل توجه ترین درخواست های سنی ها همان برقراری یک دولت مرکزی قدرتمند بود. بنابراین، در امتداد ملاحظات و نگرانی های اهل تسنن، خلیل زاد اینچنین توضیح داد که «هدفش آغاز فرایند صورتبندی یک دولت متحد ملی در عراق است.» (60) رایس نیز ضمن درخواست برقراری یک کنترل مرکزی مداوم و پایدار بر امور، اصرار داشت که همه نیروهای امنیتی عراق با دولت مرکزی بیعت کنند. (61)
این سیاست جدید همچنین در زمینه حل مشکلات بزرگ و وضعیت دشوار عراق نیز با شکست مواجه شد. راهبرد ایالات متحده در زمینه تلاش برای صورتبندی یک دولت مرکزی سکولار و قدرتمند، جای خود را به دولتی داد که بتواند از گسترش جنگ داخلی جلوگیری کند. چشم انداز یک جنگ داخلی تمام عیار میان شیعیان و سنی ها در پائیز 2005، به شدت قوی بود. تعداد تلفات این درگیری های فرقه ای به سطح هشدار دهنده ای رسید. یک گام قابل توجه به سمت یک جنگ فرقه ای واقعی هنگامی برداشته شد که حرم مقدس العسکری شیعیان در 22 فوریه سال 2006 منفجر شد.
در یک دوره چند روزه، صدها سنی کشته شده و چندین مسجد اهل تسنن نیز به تلافی اقدام مذکور آسیب دید. علاوه بر این، دخالت و حضور سنی ها در فرایند سیاسی و ظهور یک جناح شیعه طرفدار تمرکز، به عنوان نیروهای قوی در پارلمان، نتایج معکوس و متناقضی را به همراه داشت. به واسطه ورود این دو دسته به فرایند سیاسی، پارلمان، و نهادهای دولتی، فرقه گرایی عملاً به پدیده ای قانونی و نهادینه شده تبدیل گشت. علاوه بر این، به جای حفظ جان و مال شهروندان عراقی از تهدید خشونت های فرقه ای، نیروها و نهادهای امنیتی وارد عرصه اقدامات خشونت آمیز شده و عملاً خود، بخش بزرگی از مشکل را موجب شدند. بسیاری از پلیس های سنی مذهب در کشتارهای فرقه ای مشارکت داشتند.
نتیجه گیری
یک عنصر مهم دخیل در اختلافات داخلی عراق، ناسیونالیسم قومی است. در طول چندین دهه، ناسیونالیسم قومی کردی در شکل جنبش های جدایی طلب و خواستار حقوق قومی بیان شده، اما همین مسئله آنها را به درون یک منازعه جدی تر با ناسونالیسم و کشورگرایی پان عربیستی سنی وارد نموده است. (62) عنصر کلیدی دیگر در منازعات داخلی عراق، برخورد هویت ها است؛ و همان طور که "کارول اولری" خاطر نشان ساخته، بسیاری از عراقی ها «هویت های محلی خود را نخستین و اصلی ترین اصطلاح موجود می دانند.» برای مثال، نوعی فقدان (و یا کمبود) احساس تعلق به عراق و ضعف یک حس هویت ملی عراقی در میان کردها وجود دارد. (63)
در عوض، همان طور که اولری نیز یادآور می شود، یک شکل از نوعی هویت "کردستانی" در حال ظهور است. (64) به بیان دیگر، جامعه عراق اکنون تحت سیطره گروه ها و اقوامی است که ظاهراً عقاید مخالف با هویت خود را برنمی تابند. هویت کردی با یک هویت ملی و فراگیر عراقی ناسازگار به نظر می رسد؛ پان عربیسم با ایده آل های ملی گرایانه عراقی در تعارض است؛ و نسخه های شیعه و سنی از اسلام نیز مدت های طولانی است که مواضع متضادی دارند. بواسطه عمق احساساتی که این تعارض و برخورد هویت ها را پی ریزی می کند، اولری عراق را به عنوان یک «دولت غیرملی» طبقه بندی می نماید. (65) او این نکته را هم خاطرنشان می کند که «الگوهای هویتی و مقایسه ای در یک دولت غیرملی، الگوهای منازعه سیاسی متفاوتی از الگوهای مشابه در دولت های ملی را ایجاد می کنند.» (66) در واقع از نظر اولری، «شکست تلاش ها برای ساختن یک هویت ملی عراقی که تمام شهروندان این کشور بحران زده را دربر گیرد، یک عامل مهم و کلیدی در درک فرهنگ نهادینه شده خشونت، ناتوانی برای آغاز اصلاحات سیاسی، و سرایت این ناامنی ها به کشورهای همسایه به شمار می رود.» (67)
علاوه بر این، حدود هشتاد سال درگیری و نزاع میان این گروه ها و اقوام بعضاً متضاد، منافع ویژه ای را برای هر گروه ایجاد کرده است. یک توازن بی نظیر میان حاکمان سابق یعنی سنی ها، و کردها و شیعیان تحت انقیاد وجود دارد. کردها خواستار خودمختاری محلی یا حتی استقلال هستند. منفعت اصلی سنی ها اعاده قدرت و جایگاه سابقشان به علاوه حفظ تمامیت ارضی کشور است. شیعیان نیز به عنوان گروهی که حدود 60 درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهند، خواستار اعمال و اجرای حقوق خود به عنوان اکثریت، برای اداره کشور هستند. (68) از این رو، منافع و خواست های اصلی نژادی و فرقه ای عراق کاملاً متضاد و ظاهراً وفق ناپذیر به نظر می رسند.
این منافع و خواست های متضاد به ایجاد رؤیاها و چشم اندازهای ویژه برای هر گروه انجامیده است. نقش اسلام، یک نمونه روشن است. بیشتر شیعیان و اهل تسنن روی یک هویت اسلامی برای عراق پافشاری می کنند، اما "ابراهیم المراشی" خاطر نشان می سازد که «یک دولت اسلامی صرفاً تلاش می کند هویت کردی را تحت لوای اسلام درآورد.» (69) سیاست خارجی نیز یکی دیگر از عرصه های منازعه و عدم توافق است. اگرچه هم شیعیان و هم سنی ها دشمنی خود با اسرائیل را آشکارا اعلام می کنند، گزارش های متعددی وجود دارد که نشان می دهد کردها نه تنها کمتر چنین احساسی دارند، بلکه توافق هایی را هم با اسرائیلی ها انجام داده اند. (70) شیعیان، ایران را به عنوان یک دوست صمیمی و قابل اعتماد و یک همکیش قدرتمند می نگرند، اما سنی ها از سوی دیگر ایران را دشمنی می دانند که هویت عربی عراق را تهدید می کند. (71)
این ها همه موضوعات و مسائل واقعی و جاری عراق هستند، نه صرفاً مجموعه ای از سوء تفاهم ها یا نتایج حیله های افراد و سیاستمداران. دشواری مدیریت چنین شرایطی در عراق به هیچ وجه جای تعجب ندارد. لیکن به نظر می رسد تمرکز کردها روی خودمختاری، و در کل عدم تمایل آنها برای شرکت در کشمکش بر سر قدرت در داخل عراق، در این ترکیب نسبتاً آسان ترین و دست یافتنی ترین هدف به شمار می رود.
*آرام رفعت، دارنده مدرک فوق لیسانس در رشته مطالعات بین المللی از مدرسه مطالعات بین المللی دانشگاه استرالیای جنوبی است. وی تاکنون طیف گسترده ای از مطالب را برای مجلات و روزنامه های کرد زبان در مورد رویدادهای عراق به رشته تحریر درآورده است. آخرین اثر او مقاله ای است تحت عنوان «یک دولت مستقل کردی: قابل دستیابی یا صرفاً یک رؤیای دست نیافتنی؟»، که در ژورنال مطالعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (سال 32، شماره 3، سال 2007، صص 267-305) به چاپ رسیده است.
یادداشت ها
1. گرت استنسفیلد، «تقسیم و التیام»، Prospect Magazine، شماره 122، ماه می سال 2006.
2. ملیسا بلوک، «مصاحبه ولفوویتز معاون وزیر با رادیو ملی: مصاحبه با ملیسا بلوک، وزارت دفاع ایالات متحده»، دفتر معاون وزیر دفاع، (امور عمومی)، 19 فوریه سال 2003، در نشانی اینترنتی:
www.defenselink.mil/transcript/2003/t02202003-t0219npr.html
3. ثلما لبرخت و باب برنز لبرخت، «مصاحبه رامسفلد وزیر دفاع با خبرگزاری آسوشیتدپرس»، 24 آوریل 2003، در نشانی اینترنتی:
www.defenselink.mil/transcript/2003/tr20030424-secdef0215.html
4. بلوک، مصاحبه با ولفوویتز
5. دفتر خبری کاخ سفید: «پرزیدنت جورج بوش اعلام کرده اند که عملیات نظامی اصلی در عراق به پایان رسیده است: اظهارات پرزیدنت از عرشه ناو آبراهام لینکلن در ساحل خلیج سن دیه گو»، 1 می 2003، در نشانی اینترنتی www.whitehouse.gov/news/releases/2003/05/20030501-15.html
6. باربارا باکسر، «مصاحبه باکسر با رامسفلد در مورد کاهش تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در عراق»، سوم نوامبر 2005، در نشانی اینترنتی
www.boxer.senate.gov/news/releases/record.cfm?id=248206&&
7. دفتر خبری کاخ سفید، اظهارات پرزیدنت جورج بوش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سپتامبر 2003، در نشانی اینترنتی:
www.whitehouse.gov/news/releases/2003/09/20030923-4.html
8. اوون ماتیوس، سامی کوهن، و جان باری، «ریسک یک جنگ داخلی»، هفته نامه Newsweek، سال 2003، شماره 8، ص 9
9. حسین طاهری، «کردها: قربانیان منافع ملی آمریکا»، www.kurdmedia.com/articles.asp?id=8940
10. ماتیوس، کوهن، و باری، همان منبع؛ پیتر دابلیو. گالبرایت، The End of Iraq: How American Incompetence Created War Without End (نیویورک: انتشارات سیمون و شوستر، 2006)، ص 93؛ مایکل ام. گونتر، «آینده کردها در عراق پس از صدام حسین»، Journal of Muslim Minority Affairs، سال 23، شماره 1، صص 9 – 24. به گفته طاهری، «زلمای خلیل زاد، نماینده ویژه پرزیدنت بوش در مورد اپوزیسیون عراق، در فوریه 2003 به آنکارا رفت و از رهبران بلند پایه کردها خواست با اعزام نیروهای ارتش ترکیه – فرضاً برای عملیات انساندوستانه - برای ورود به شمال عراق پس از تهاجم آمریکا موافقت کنند. او همچنین به کردها گفت که آنها باید طرح هایی را برای خودمختاری ارائه دهند، همچنین اضافه کرد که صدها هزار نفر از مردم منطقه که توسط صدام حسین از خانه های خود آواره شدند، قادر به بازگشت نیستند. سایت اینترنتی www.kurdishmedia.com گزارش داد ایالات متحده و ترکیه موافقت نموده اند که نیروهای ترکیه در کردستان شمالی تحت فرماندهی ترکیه باشند. کردها بیش از 100 هزار نیرو در قالب پیشمرگه در اختیار دارند، اما ایالات متحده ترجیح می دهد از آنها استفاده نکند، چراکه ممکن است این کار مانعی بر سر راه فعالیت های ارتش ترکیه باشد.» (نگاه کنید به طاهری، کردها، همان منبع) علاوه بر این، دو هفته قبل از رد طرح ایالات متحده از سوی ترکیه، ولفوویتز معاون وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که ترکیه در صورتی که همکاری همه جانبه ای با ایالات متحده داشته باشد می تواند در راستای منافع خود عمل کند (نگاه کنید به بلوک، مصاحبه با ولفوویتز در رادیو ملی)
11. تنها یک ماه قبل از عدم پذیرش طرح از سوی ترکیه، مسعود بارزانی در مصاحبه ای با گودسوزیان، توضیح داد که «طرح ایالات متحده نه مناطق تحت کنترل کردها در شمال عراق و نه نیروهای نظامی کردها، هیچ کدام را شامل نمی شود» و «ایالات متحده از ما خواسته است در هیچ حمله ای علیه نیروهای عراقی شرکت نکنیم.» (نگاه کنید به تانیا گودسوزیان، «بارزانی: کردها در جنگ تحت هدایت ایالات متحده شرکت نخواهند کرد»، دولت منطقه ای کردستان، 29 ژانویه 2006، قابل دسترسی در سایت اینترنتی:
www.old.krg.org/docs/articles/mbarzani-interview-gulfnews-jan03.asp
12. بلوک، همان منبع
13. تشکیلات موقت ائتلاف (CPA)، «توافقنامه 15 نوامبر: برنامه زمانبندی برای استقرار یک عراق دارای حاکمیت، دموکراتیک، و امن»، قابل دسترسی در سایت اینترنتی:
www.iraqcoalition.org/government/agreementnov15.pdf
14. «آیا کردها و اعراب دوباره با هم متحد می شوند؟»، نشریه Economist، 2003، شماره 8342، صص 44-45
15. جلال طالبانی و مسعود بارزانی، «جناب آقای پرزیدنت جورج بوش»، دولت منطقه ای کردستان، اول ژوئن 2004، در سایت اینترنتی:
www.old.krg.org/letter-from-barzani-talabani-to-bush-jun04.asp
16. گالبرایت، The End of Iraq، ص 165.
17. جولیا دوین، «کردها هویتشان را می سازند»، Washington Times، 18 آگوست 2004، ص 15.
18. طالبانی و بارزانی، «جناب آقای...»
19. پس از سال 1991، که کردها منطقه شبه مستقل خود را تأسیس کردند، استفاده از واحد پولی متفاوت از پول رایج در عراق را آغاز کردند. البته این واحد پول هم یک واحد عراقی است، اما به عنوان دینار سوئیسی شناخته می شود. نگاه کنید به مقاله «آیا کردها و اعراب دوباره با هم متحد می شوند؟»
20. طالبانی و بارزانی، همان منبع؛ ال. پل برمر، My Year in Iraq: The Struggle to Build a Future of Hope (نیویورک: سیمون & شوستر، 2006)، ص 268.
21. ماده 53 قانون اداره کشور عراق برای دوره انتقالی TAL، تصریح می کند که «دولت منطقه ای کردستان به عنوان حکومت رسمی سرزمین هایی که توسط آن حکومت در 19 مارس 2003 اداره می شدند، شامل استان های دهوک، اربیل، سلیمانیه، کرکوک، دیاله، و نینوا، شناخته می شود. اصطلاح دولت منطقه ای کردستان به مجمع ملی کردستان، شورای وزیران کردستان، و تشکیلات قضایی منطقه ای در منطقه کردستان نیز اطلاق می گردد.»
22. ماده 4 قانون اداره کشور عراق برای دوره انتقالی (2004) تصریح می کند که «نظام حکومتی در عراق جمهوری، فدرال، دموکراتیک، و تکثرگرا بوده، و قدرت میان دولت فدرال، حکومت های منطقه ای، استانداری ها، شهرداری ها، و ادارات محلی تقسیم می گردد. نظام فدرال بر اساس واقعیت های تاریخی و جغرافیایی، و جدایی نیروها و نه بر اساس ریشه، نژاد، قومیت، ملیت، یا ادعا خواهد بود.» همچنین، ماده 53 همین قانون نیز تصریح می کند که «همه گروه ها در مورد سه استانداری خارج از منطقه کردستان، بجز بغداد و کرکوک، حق دارند مناطقی را از میان خودشان تشکیل دهند. سازوکار تشکیل چنین مناطقی توسط دولت موقت عراق طراحی شده و برای قانونی شدن، توسط مجمع ملی منتخب ارائه و ملاحظه خواهد شد. به علاوه، برای تصویب در مجمع ملی، هر پیشنهاد قانونی برای تشکیل یک منطقه ویژه باید ابتدا از طریق برگزاری رفراندوم، توسط مردم منطقه مربوطه مورد پذیرش قرار گیرد.»
23. طبق ماده 61 قانون اداره کشور عراق برای دوره انتقالی، «رفراندوم عمومی در صورتی موفقیت آمیز بوده و به صورت قانون در می آید که اکثریت رأی دهندگان در عراق به آن رأی داده و دوسوم رأی دهندگان در سه استانداری آن را رد نکنند.» با توجه به این نکته که کردها اکثریت را در حداقل سه استان کردنشین به خود اختصاص می دهند، این ماده قانونی عملاً به عنوان حق وتویی برای کردها دیده شد.
24. CPA، «خلاصه اجرایی»، www.cpa-iraq.org/government/tal-exsum.html
25. گری سیک، «پیشگفتار»، در آر. اس. سیمون و ای. اچ. تجیریان (ویراستار)، The Creation of Iraq , 1914-1921 (نیویورک: انتشارات دانشگاه کلمبیا، 2004)، www.ciaonet.org/book/sir01/sir01-toc.pdf
26. همان منبع.
27. پیتر دابلیو. گالبرایت، «وضعیت آشفته»، The New York Review of Books، سال 53، شماره 4، 2006.
28. در آن زمان جلال طالبانی رئیس شئرای حکومتی عراق بود.
29. برمر، My Year in Iraq، ص 306؛ گالبرایت، The End of Iraq، ص 145؛ برندان اولری و جان مک گری، «ساختار قانون اساسی و گزینه های فدرال در عراق: چالش کردها»، مرکز بین المللی حقوق بشر و توسعه دموکراتیک، اول ژانویه 2005، قابل دسترسی در سایت اینترنتی:
www.reliefweb.int/rw/rwb.nsf/db900sid/lhon-6aqcgw?opendocument
30. مایکل ام. گونتر، «بحران مداوم در کردستان عراق»، Middle East Policy، سال 12، شماره 1 (2005)، ص 114.
31. مایکل جی. توتن، «کردها راه خودشان را می روند»، Reason، سال 38، شماره 4، 2006.
32. طالبانی و بارزانی، همان منبع.
33. نوشیروان مصطفی، «کسی به سوی آمریکایی ها گل پرتاب نمی کند»، Kurdistan New، شماره 3264، ص1.
34. گونتر، «بحران مداوم»، ص 120.
35. مایکل ام. گونتر، «کردها در عراق: چرا حالت ایالتی کردها بعید است؟»، Middle East Policy، سال یازدهم، شماره 1، 2004، ص 109؛ رابرت اولسون، «ترکیه و کردستان عراق»، Middle East Policy، شماره 1، 2004، ص 115؛ کاترین ریدولفو، «الصدر دوباره خود را مطرح می کند: این بار در مقابل همکیشان»، RFE/RL Iraq Report، شماره 29، 2005، قابل دسترسی در سایت اینترنتی:
www.rferl.org/reports/iraq-reports/2005/08/29-260805.asp
36. گونتر، «بحران مداوم»، ص 121.
37. کریستوفر بروین، «ترکیه؛ مشروعیت دموکراتیک»، در آلکس دانچف و جان مک میلان، The Iraq War and Democratic Politics (لندن: راتلج، 2005)، ص 103.
38. کاترین ریدولفو، «ترکیه طرح های جدیدی را برای عراق آماده می کند»، REF/RL Iraq Report، سال هفتم، شماره 41، 2004، ص 41، در سایت اینترنتی:
www.rferl.org/reports/iraq-reports/2004/11/41-051104.asp
کی. گاجندرا سینگ، «بشکه باروتی به نام کرکوک»، Turkish Daily News،
www.turkishdailynews.com/article.php?enewsid
39. مایکل ام. گونتر و هاکان یاووز، «بحران مداوم در کردستان عراق»، Middle East Policy، سال دوازدهم، شماره 1 (2005)، ص 129.
40. توبی دوج، «تغییر و تحول در عراق: از تغییر رژیم تا فروپاشی کشور»، Third World Quarterly، سال 26، شماره های 4 و 5 (2005)، ص 716.
41. کنت کاتزمن، «عراق: انتخابات، دولت، و قانون اساسی»، Congressional Research Service Report for Congress (2006)، ص 6، در سایت اینترنتی:
www.fas.org/sgp/crs/mideast/rs21968.pdf
42. «شمارش تلفات نیروهای ائتلاف در عراق، دوره سوم: 29 ژوئن 2004، روز پس از تحویل حاکمیت به عراق، تا 30 ژانویه 2005 (انتخابات عراق)»، در سایت اینترنتی:
www.icasualties.org/oif/sumdetails.aspx?hndref=3
43. نگاه کنید به مواد 36 و 38 قانون اداره دولت عراق در دوران انتقالی؛ مواد 70 و 76 قانون اساسی عراق.
44. نگاه کنید به ماده 121 قانون اساسی عراق.
45. مایکل روبین، «الگوی عرفات»، National Review، شماره 16، 2005.
46. دولت جورج دابلیو. بوش، «اظهارات انجام شده پس از گفتگو با مسعود بارزانی، رئیس جمهور دولت منطقه ای کردستان»، Weekly Compilation of Presidential Documents، سال 41، شماره 43 (2005)، صص 1591-92.
47. گالبرایت، The End of Iraq، ص 11.
48. کاترین ریدولفو، «عراق: سیاستمداران کرد در مورد کناره گیری سیاسی بحث می کنند»، REF/RL Iraq Report، سال نهم، شماره 9، 2006، در سایت اینترنتی:
www.rferl.org/reports/iraq-report/2006/03/9-030306.asp
49. گالبرایت، The End of Iraq، ص 188.
50. لیدیا خلیل، «دست های پنهان در شورش های گروه انصارالاسلام»، Terrorism Monitor، سال پنجم، شماره 11، 2007، در سایت اینترنتی:
www.jamestown.org/terrorism/news/uploads/tm-005-011.pdf
51. یک استثناء برای این ترتیبات مربوط است به حزب زندگی آزاد کردستان موسوم به "پژاک" (PJAK)، که یک جنبش شبه نظامی ایرانی است. پژاک یک جنبش جدایی طلب کردی است که بیشتر از دولت منطقه ای کردستان، به پ.ک.ک. منتسب است؛ اردوگاه های این گروه در مناطق کوهستانی دوردست، خارج از محدوده کنترل حتی دولت منطقه ای کردستان قرار دارد.
52. خلیل، همان منبع.
53. سخنگوی دولت منطقه ای کردستان، «دولت منطقه ای کردستان گلوله باران مناطق مرزی را محکوم می کند»، 28 سپتامبر 2007، در سایت اینترنتی:
www.krg.org/articles/detail.asp?lngnr=12&smap=02010100&rnr=223&anr=20405
54. «مقامات ایران می گویند شورشیان را گلوله باران می کنند»، USA Today، در سایت اینترنتی:
www.usatoday.com/news/world/iraq/2007-09-25-iran-iraq-n.htm
55. سخنگوی دولت منطقه ای کردستان، همان منبع.
56. «بغداد، کردهای عراقی به گلوله باران ها اعتراض می کند»، REF/RL Iraq Report، 29 آگوست 2007، در سایت اینترنتی:
www.rferl.org/featuresarticle/2007/08/7cc86866-b359-4226-87b2-3be27343a8dc.html
57. زلمای خلیل زاد، «یک برنامه کار سیاسی برای عراق»، عملیات آزادسازی عراق: وب سایت رسمی نیروهای چندملیتی در عراق، 13 فوریه 2006،
www.mnf-iraq.com/index.php?option=com-content&task=view&id=173&itemid=110
58. زلمای خلیل زاد، «چالش قبل از ما، سفارت ایالات متحده، بغداد، عراق»، سخنرانی های سال 2006 سفیر، 9 ژانویه 2006، در سایت اینترنتی:
www.iraq.usembassy.gov/iraq/20060109-khalilzad-oped.html
59. همان منبع.
60. همان منبع.
61. ولف بلیتزر، «مصاحبه با کاندولیزا رایس»؛ «مصاحبه با قباد طالبانی»، شبکه سی.ان.ان.، در سایت اینترنتی:
www.transcriptions.cnn.com/transcriptions/0603/26/le.01.html
62. آرام رفعت، «یک دولت مستقل کردی: دست یافتنی یا صرفاً یک رؤیا؟»، The Journal of Social , Political , and Economic Studies، سال 32، شماره 3، 2007، ص 296.
63. همان منبع.
64. کارول آ. اولری، «کردهای عراق: تاریخ معاصر، چشم اندازهای آینده»، MERIA، سال ششم، شماره 4، 2002.
65. کارول آ. اولری، «منطقه گرایی و آینده عراق»، در چارلز سی. مک دونالد و کارول آ. اولری، Kurdish Identity , Political Status and Human Rights (گینسویل: انتشارات دانشگاه فلوریدا، اکتبر 2007).
66. همان منبع.
67. همان منبع.
68. آرام رفعت، «یک دولت مستقل کردی»، ص 277.
69. ابراهیم المراشی، «بحث هایی در باب قانون اساسی عراق»، MERIA، سال نهم، شماره 3، 2005، ص 156.
70. سیمور ام. هرش، «طرح B»، New Yorker، سال هشتادم، شماره 17، 2004، ص 55؛ ایوان الند، «راهی برای خروج از عراق: غیرمتمرکز سازی دولت عراق»، International Journal on World Peace، سال 22، شماره 1، 2005، ص 42.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}